مالکانِ کممسئولیت!
کمتر از یک هفته دیگر استقلال و پرسپولیس به عنوان نمایندگان فوتبال ایران باید به مصاف حریفان قدرتمند خود در لیگ نخبگان آسیا بروند. این درحالی است که هر دو باشگاه به علت خارج نشدن از مدیریت دولتی، همچنان با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند و آن طرف تمام حریفان این دو باشگاه با تدارک ویژه و با رفع نقاط ضعف خود فصل جدید را آغاز کرده و شرایط به مراتب بهتری نسبت به نمایندگان ایران دارند. موضوعی که موجی از نگرانی را در بین هواداران میلیونی این دو باشگاه ایجاد کرده و وضعیت آنان را درخصوص حضور مناسب و صعود به مرحله بعد مبهم ساخته است. با این مقدمه نگاهی به وضعیت سرخابیهای ایران بعد از واگذاری به مالکان جدید خواهیم انداخت:

به گزارش خبرگوهردشت و به نقل از دیوان نیوز،
همچنان دولتی
آنچه در جریان واگذاری استقلال و پرسپولیس اتفاق افتاد، صرفا یک انتقال کاملا دولتی است که نمیتوان آن را خصوصی سازی تلقی کرد. به عبارتی، مجموعههایی اقتصادی که مدیران آن توسط دولت تعیین میشوند در یک توافق غیرحرفهای این دو باشگاه را از بخش ورزشی دولت خریداری کرده و آنچه تا به امروز مشاهده شده است، تغییرات مدیریتی و اختصاص منابع محدود مالی است که نه تنها مشکلات آنان را به طور اساسی حل نکرده، بلکه یک مسیر جدید در هزارتوی معضلات سرخابیها نیز بوجود آورده است. تغییری که به احتمال فراوان با تغییر دولتها و تعیین مناسبات جدید با متغیرهای متعددی روبهرو خواهد شد و این جریان تمام فصل را برای سرخابیها متوجه تمایل و یا عدم تمایل مدیران به فوتبال و یا میزان اقبال آنان در این مقوله کرده است.
اختیارات محدود
در حقیقت، آنچه بیشتر از هر چیزی در انتقال سرخابیها ملاحظه میشود، اختیارات محدود مدیریت کلان و مستقیم دو باشگاه است. اگر درآمدزایی را به عنوان اصل اساسی باشگاهها در نظر گرفته و این مقوله را در حال حاضر در خصوص این دو باشگاه نادیده بگیریم، باید اعتراف کنیم که نگاه مالکان جدید به سرخابیها نگاه رئیس، مرئوسی بوده و شیوه اداره آنان نیز در همین راستا است. مقولهای که به هیچ عنوان با ذات فوتبال مناسبتی ندارد و هر آینه به شکست منجر خواهد شد. مدیران باشگاه در حقیقت حقوق بگیرانی هستند که اجازه تصمیمگیریهای کلان را نداشته و صرفا سیاستهای غیرفوتبالی سران شرکت را اجرا میکنند. با این وضعیت نمیتوان به نیازهای بلند مدت و کوتاه مدت باشگاهها اندیشید و برنامهای برای رفع آن نیز وجود ندارد.
نگاه غیرحرفهای
اگر مستقل بودنِ صنعت فوتبال معتقد باشیم، نگاه دستاندکاران فوتبال ایران و آنانی که در مورد فوتبال تصمیمات کلان میگیرند را نگاهی غیرحرفهای تلقی خواهیم کرد؛ فوتبال یک سازمان انتفاعی نیست که ابتدا بودجهای برای آن تعریف کنیم و بعد منابع احتمالی آن را معرفی کنیم و براساس احتمالات آن را اداره نماییم. قافله فوتبال جهان به سرعت در حال حرکت است و باشگاهها تبدیل به ستونهای اقتصادی شده و نه تنها درآمدزایی دارند، بلکه در سرنوشت بنگاههای اقتصادی دیگر نیز تاثیرگذار هستند. این درحالی است که فوتبال ایران مقاومت عجیبی در این خصوص داشته و ارتباط با بنگاههای اقتصادی خصوصی و اشخاص حقیقی را قطع کرده است.
فقدان درآمدزایی
در شرایط کنونی درآمدزایی به صفر رسیده و این وابستگی دولتی اجازه مانور را از بین برده است. در این متُد تراز مالی نیز محلی از اعراب ندارد. به عبارتی مدیران باشگاهها نه فرصت پرداختن به این مقوله مهم را دارند و نه در این امر متخصص هستند و نه اختیارات کاملی را دارا هستند. علت این مشکل ریشه در فقدان تخصص دارد. کافی است نگاهی به لیست هیأت مدیره دو باشگاه بیاندازیم تا متوجه این عدم تخصص بشویم. فعالیت بخش اقتصادی دو باشگاه منحصر به مدیریت حامیان مالی بوده و به علت نوسانات شدید اقتصادی مدام تغییراتی در این خصوص بوجود میآید. در این شرایط سرمایهگذاران داخلی توان حضور ندارند و سرمایهگذاران خارجی مجال فعالیت پیدا نمیکنند.
آسیا و تدارک ویژه
الهلال، النصر و الاهلی عربستان چه بلحاظ زیرساختها و چه به لحاظ تدارک در بهترین وضعیت ممکن قرار دارند. نمایندگان قطر نیز شرایطی به مراتب بهتر نسبت به نمایندگان ایران دارند. اما در فوتبال ایران، استقلال هنوز به دنبال تغییر سرمربی است و سرمربی این تیم درگیر حذف و اضافههایی است که تمام تمرکز وی را در آستانه آغاز لیگ نخبگان برهم زده است. در باشگاه پرسپولیس نیز اوضاع بهتر از رقیب نیست. قرمزپوشان برای جذب مهاجم هدف، بیشتر از آنکه باید به کیفیت بازیکن بیندیشند، باید شرایط حضور او را با بودجه خود سنجیده و مواظب باشند از سقف تجاوز نکنند. این درحالی است که حضور در لیگ نخبگان آسیا که به دلایل اقتصادی و آیتمهای مربوط به فوتبال مورد توجه ویژهای قرار گرفته، به تدارک ویژه و البته آرامش نیاز دارد که در حال حاضر در اردوگاه سرخابیها دیده نمیشود.
معضلی به نام سقف بودجه
تمام مشکلات مدیریتی و اقتصادی سرخابیهای ایران یک طرف، سقف کذایی بودجه، طرف دیگر قضایا است. مضحک است که فوتبال ایران بدست خودش برای نمایندگان خود محدودیت ایجاد کرده است. محدودیتی که اجازه حضور بازیکنان با کیفیت را در ایران نمیدهد و به همین علت عمق ترکیب باشگاهها به خصوص نمایندگان حاضر در آسیا را ضعیف و کم اثر کرده است. جالب است باشگاه استقلال برای ثبت قرارداد بازیکنانش مجبور گردیده بازیکنان محروم و مصدوم خود را از لیست خارج کند. آنطرف آبیپوشان با حرکتی منحصر به فرد، همان بازیکنان را در لیست آسیایی خود وارد کردهاند. حیرتانگیزتر اینکه با خروج نام بازیکن محروم، وضعیت محرومیت او منوط به ثبت قرارداد جدید شده تا بهترین بازیکن این تیم از شرایط مسابقه دور بماند. آن طرف در اردوگاه قرمزپوشان نیز همین اتقافات رخ داده و پرسپولیس قصد دارد آیندهدارترین بازیکن خود را به علت اینکه بتواند بازیکن خارجی خود را جذب کند، از لیست خارج نموده است. کارناوالی از رفتارهای آماتوری که با سقف بودجه شروع و به تخلفات ریز و درشت برای حل این مشکل پایان مییابد.
ضرورتی بهنام زیرساختها
به نظر میرسد ضرورت مهمی به نام زیرساختها به کلی به فراموشی سپرده شده است. نمایندگان ایران در لیگ نخبگان آسیا از داشتن ورزشگاه مشترک اما اختصاصی محرومند. استادیوم آزادی مراحل بازسازی را پشت سر میگذارد. ورزشگاه تختی آیتمهای مورد نیاز را در این خصوص ندارد. سایر ورزشگاهها از رده خارج شدهاند. آنگاه سرخابیها باید برای میزبانی بازیهای داخلی خانه بدوش باشند و مهمترین رقابتهای آسیایی خود را در ورزشگاهی برگزار کنند که تنها هشت هزار نفر گنجایش دارد. شنیدهها نیز حاکی از این است که ساخت ورزشگاه اختصاصی نیز در این سالها غیرممکن بوده و موضوع حضور بانوان در ورزشگاه که مورد تأکید ای اف سی است نیز هنوز با اشکالات عدیدهای روبهرو است. در این شرایط باید دید طرح مالکان جدید برای پرداختن به زیرساختها چیست؟ آیا در این خصوص پیشبینیهای لازم انجام شده است؟ آنچه مشهود است اینکه مالکان جدید درخصوص مدیریت دو باشگاه با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند و مجال تفکر دربارۀ پرداختن به زیرساختها را ندارند.
مالکان کممسئولیت
باید اعتراف کرد که میزان مسئولیت مالکان جدید استقلال و پرسپولیس اندک است. پِر واضح است که این انتقال عجولانه در برنامههای دو مالک با پیشبینیهای مورد نیاز مواجه نشده است. آنان صرفا در مرحله پرداخت حقوق و کنترل وضعیت مدیران هستند و گاهی در اقدامی غیرحرفهای در مسایلی دخالت میکنند که در حیطه وظایف آنان نبوده و صرفا اوضاع را متشنج میکند. «اتفاقی که بوضوح در باشگاه استقلال رخ داده و در وضعیتی دیگر در پرسپولیس نیز مشاهده میشود». در این شرایط نباید به آینده دو باشگاه در سطح کلان و موفقیت آنان در آسیا در فصل جاری امیدوار بود.