اخباراستان البرزاسلایدراقتصادیفرهنگی

کمالیزاده یا کیانی، شهردار ایده‌آل کیست؟

چرا این روزها انتقادات از مهرداد کیانی، پررنگ تر از گذشته شده؟ آیا این نقدها خصومت شخصی است یا برخی انتقادات به سال آخر شورا و شهرداری و از دست نرفتن فرصت‌ها اشاره دارد.

 

در این یادداشت قصد داریم کمی به تفاوت‌های دو شهردار حدوداً سه ساله در کرج بپردازیم، علی اصغر کمالیزاده و مهرداد کیانی؛

 

یادم هست روزی که کمالیزاده شهردار کرج شد، در مصاحبه‌ای عنوان کرد، «در کرج پروژه‌های فرهنگی را با پیوست عمرانی به مردم عرضه میکنیم.»

 

این جمله که برای اولین بار به گوشم می‌خورد ،کمی عجیب بود، ولی با سواد اندک خودم در مدیریت شهری متوجه شدم منظور کمالیزاده اولویت داشتن پروژه‌های فرهنگی، گردشگری، هنری و … به جای نگاه صلب و بتنی به شهر است.

 

این نگاه برایم باارزش بود، ولی کمالیزاده یک توانایی داشت، همزمان در چند جبهه و سطوح مختلف مدیریت شهری با برنامه کار می‌کرد، چون معاون خدمات شهری بود، معاون فنی عمرانی بود، معاون برنامه‌ریزی بود، شهردار چندین منطقه بود، ریاست هیئت مدیره پسماند، موتوری، پارک‌ها، زیباسازی، آتش‌نشانی و میادین بود و وقتی صحبت از موضوعی مثل خرید فلان تجهیزات برای آتش‌نشانی به میان می‌آمد، می‌دانست در کجای شهر می‌تواند موثرتر باشد و جان‌های بیشتری را نجات دهد‌ نه اینکه با صدای کلفت کرده بگوید: «این ایستگاه آتش‌نشانی را بخاطر اینکه از … خوشم نمیاد افتتاح نمیکنم.»

 

قطعاً این سوابق با سوابق مهرداد کیانی که تنها در کرج در سازمان اتوبوسرانی مدیر ارشد بوده تفاوت‌های فاحش دارد و باید بپذیریم این فرد باید از تجریبات افراد بیشتری برای پیشبرد اهداف شهری رو‌به‌رشد استفاده کند.

 

اما موضوع فقط این نیست؛

چندباری در صحن شورای قبلی شهر، برخی اعضا به تندی با کمالیزاده صحبت کردند، ولی شهردار وقت کرج در کمال آرامش و البته فنی جواب آنها را می‌داد و نه پاسکاری می‌کرد، نه با هر سوالی میگفت: «بررسی میکنم، میگم خدمتتون»؛(اگرچه که بررسی و مشاوره درست بسیار خوب است)

 

از طرفی با نگاه به حوزه عمرانی، کمالیزاده شهردار دوره قبل کرج، یکی از بزرگترین تقاطعات غیرهمسطح کشور را روی اتوبان کرج قزوین ساخت، پروژه‌ای که شاید تمام خیابان‌ها، پلها و … که آقای کیانی افتتاح کرده و دوره ایشان صفر تا صدش تمام شده را جمع کنیم، شاید تنها به اندازه بخشی از آن پیچیدگی و سختی در اجرا داشته باشد.

 

از عمران که عبور کنیم، در حوزه فضای سبز و پس فاز طراحی و بودجه، در مقطعی، هر هفته یک پارک در کرج به لطف رئیس وقت سازمان(بضاعتی‌پور) ساخته می‌شد و کمالیزاده اجازه نمی‌داد تغییر کاربری، این فضاهای سبز شهری را از شهروندان بگیرد.

 

باغ وحش یا همان سافاری پارکی که کمالیزاده برای نگهداری از حیوانات آسیب دیده در کرج ساخت، در نوع خود به دلیل توپوگرافی ویژه و دسترسی(از ادامه همت، کمربندی حصار و نزدیکی به اتوبان تهران کرج) بی‌نظیر بود.

 

اما مهرداد کیانی ببینید با آن چه کرد و حتی پیمانکار دیگری که سابقه خوبی در حفظ حیوانات نداشته و گورخر و چند حیوان دیگر را در صفادشت تلف کرد هم حاضر نشد این مسئولیت را بپذیرد.

 

پارک ایران کوچک، نیز شاید گُلِ کارهای کمالیزاده با نگاه به توسعه پایدار و گردشگری در شهری که همه مسئولانش شعار «مقصد گردشگری» می‌دهند، به حساب می‌آمد؛

 

پروژه‌ای که با رویدادها و جشنواره های مختلف زنده شد و امروز به عنوان «بزرگترین موزه مردم شناسی کشور» از آن یاد می‌شود.

 

حتی در دوره سعیدی سیرایی نیز این بوستان رونق داشت، تا اینکه همین مهرداد کیانی، شهردار فعلی کرج با یک نامه به فرمانداری خواستار توقف جشنواره و رویدادهای مختلف به بهانه از بین رفتن گل و گیاه شد.(که با این نگاه و رویکرد باید درب همه بوستان‌های شهر را برای حفظ گل و گیاه بست که اصلا در شأن مدیریت یک کلانشهر نبوده و نیست)

 

پروژه معابر، خیابانها، بازگشت کارخانه آسفالت به چرخه تولید، نصب دهها المان، سردیس و تندیس در سطح شهر با نگاه هنری، فرهنگی و هویت بخش مثل مادر، مهر پدری، آتش‌نشان، زکریای رازی، دهقان فداکار و … چیزی جز نگاه به توسعه نرم و پایدار شهر توسط کمالیزاده نبود.

 

اما شاید بزرگترین خصلت کمالیزاده، برخود با منتقدان بود.

 

وی که فردی با ظرفیت بالا، پُست و مقام دیده، انتقاد پذیر و اهل گفتگو بود، هرگز از انتقادات لباس خود را پاره نمی‌کرد، نمی‌ترسید و در جمع دونفره نمی‌گفت: «برید اینها رو یه کاری بکنید یا دهنشونو ببندید.»

 

محمدی، رسولی، زارع، خستو، ایلیات و دشتگرد همگی(از زاویه دید خود)از منتقدان شورایی کمالیزاده بودند، ولی وی هرگز نه به کسی سفارش تخریب و ناسزاگویی را داد، نه با آیدی فیک و هندوستانی، دستور حملهُ کامنتی و فحاشی صادر کرد.

 

حال با نگاهی گذرا به موارد مطرح شده مثل پروژه‌های عمرانی، توسعه فضای سبز، مترو، بوستان های موضوعی(ایران کوچک و سافاری)، آغاز خرید اتوبوس‌های نو بعد از چند سال، احیای بناهای تاریخی خانه هنرمندان و خانه خط و تهذیب، افتتاح ایستگاه‌های آتش‌نشانی، برخورد با منتقدان رسانه‌ای و اعضای شورا و استفاده از مدیرانی با شاخصه شایسته سالاری مثل عسگری و بضاعتی‌پور و از همه مهمتر، رویارویی اخلاقی و منطقی با منتقدان، شاید بهتر بتوان به سطح مدیریت و تفاوتهای عملکردی کیانی و کمالیزاده پی برد.

 

به هرحال تفاوت فردی که پله پله رشد کرده، دنبال دیده شدن به هر قیمتی نیست، شهردار واقعی شهر بوده(نه مجازی) و به زیر و بم شهر بخاطر مسئولیت‌های مختلف اشرافیت دارد، با افرادی که تنها یکی‌ دو پست ارشد اجرایی داشتند، قطعاً متفاوت است؛ و البته نه ناراحتی دارد، نه غصه خوردن؛

 

دغدغه ما هم در سال آخر شورا و شهرداری، تکرار اتفاقاتی مثل افتتاح باقی پروژه‌ها، با وضعیتی شبیه به فلکه اول گوهرد‌شت، ادامه جمهوری و پل مؤذن، ادامه گلدشت و افتتاح دیرهنگام و نصفه و نیمه آنهاست.

 

اتفاقاتی که شاید الان عده‌ای برای حمایت از شهردار کرج، بر طبل کلیپ‌های لایک و کامنت‌دار کیانی بکوبند، ولی در سال‌های نه چندان دور دودِ کیفیت اجرا، تصادفات شهری، افزایش آسیب‌های اجتماعی شهر، نبود ایمنی و HSE و وضعیت خیابان‌هایش، قطعاً باعث آزار زن و بچه #مردم، زن و بچه ما و زن و بچه خودشان خواهد شد.

 

حمایت‌های «هندوستانی و فیک» با چاشنی «توهین به ناموس مردم» یا حمایت برخی مداحان، مدیران اسبق سیاسی یا مربیان فوتبال که نه ترکاشوند و آقازاده دنبالش بودند، نه کمالیزاده و نصیری و سعیدی، بالاخره تمام می‌شود و قطعاً همانطور که یکبار بابت همین بی‌اخلاقی‌ها، عاقب خوشی در انتظارشان نبود، باز هم می‌تواند به تکرار تاریخ منجر شود.

 

گرچه همه اینها گذراست و امیدواریم برای هیچ جوانی بخاطر کج‌فهمی موقت و خراب شدن برای دیگران، آسیب نبیند، ولی آینده قضاوت بهتری از حال و روز امروز ما خواهد داشت.

 

همانطور که امروز براحتی می‌توانیم درگیری و برخی بی‌اخلاقی های دوران سعیدی سیرایی را ببینیم و قضاوت کنیم که اصلاً ارزش داشت یا نه؟!

 

تاریخ دروغ نمی‌گوید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا