یادداشت ها

سکوت؛ سدی که بین ما و جهان کشیده می‌شود

در بسیاری از فرهنگ‌ها، سکوت گاهی به‌عنوان فضیلتی ارزشمند شناخته شده است؛ نشانه‌ای از صبر، احترام، یا حتی حکمت. اما وقتی سکوت به یک عادت و حتی یک قاعده نانوشته تبدیل می‌شود، می‌تواند به مانعی بزرگ برای رشد فردی و اجتماعی بدل شود.

به گزارش خبرگوهردشت و به قلم دانیال ایل بیگی،

چرا سکوت گاهی بیشتر آسیب می‌زند؟

وقتی حرف نمی‌زنیم، بسیاری از دردها، نا‌عدالتی‌ها، و سوءتفاهم‌ها روی هم تلنبار می‌شوند. این «بی‌صدا بودن» نه تنها باعث می‌شود دیگران نتوانند واقعیت ما را ببینند، بلکه درونی‌ترین احساسات‌مان را هم به قفل تبدیل می‌کند. این قفل نه فقط ما را از دیگران دور می‌کند، بلکه حتی خودِ ما را هم از خودمان جدا می‌کند.

در جوامعی که فرهنگ سکوت قوی‌ست، صحبت کردن درباره مشکلات یا بیان نظرات متفاوت، ممکن است باعث برچسب خوردن، طرد شدن یا حتی خشم دیگران شود. به همین دلیل، افراد ترجیح می‌دهند سکوت کنند و درد را در درون‌شان تحمل کنند، تا این‌که صدایشان شنیده نشود.

اما این سکوت، هزینه سنگینی دارد. رفته رفته احساس تنهایی، ناامیدی و انزوا عمیق‌تر می‌شود. بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی، مثل افسردگی، استرس، یا نابرابری‌ها، از همین نبود گفت‌وگو و ابراز خود تغذیه می‌کنند.

حرف زدن، به‌خصوص درباره مسائل حساس، شجاعت می‌خواهد. اما این شجاعت، کلید باز کردن قفل‌های درونی است و آغازِ روند بهبود. هرگاه توانستیم با صدای بلندتر از سکوت سخن بگوییم، قدمی به سوی فهم بهتر خود و دیگران برداشته‌ایم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا