اجتماعیاستان البرزاسلایدرفرهنگی

زوج نيكوكار البرزی؛ از آزادی هزار زندانی تا همیاری با بیماران و نیازمندان

قصه تازه ای نیست برای زوج پرآوازه ای که آزادی 1314 زندانی و 110 مرد اعدامی را در کارنامه درخشان زندگی شان دارند، وقتی پای معامله با پروردگارشان در میان است. برای آنها که خدمت به خلق خدا را برترین و ماندگارترین راز آفرینش می دانند

روح، می درخشد؛ همان لحظه که پسر یتیم از بیش از هزار کیلومتر فاصله، کمک مالی زوج نیکوکار البرزی را روی تخت دیالیز دریافت می کند و با لهجه شیرین برازجانی پیام می فرستد که ” حال دلتان همیشه خوش باشد” .

دل نوازش می شود در مناجات عاشقانه 72 زائر کربلا که به معجزه ای برای میهمانی سالار شهیدان دعوت شده اند؛ راز مگویی از نیت خالص و عاشقی پنهان زوج نیکوکار البرزی که 9 سال است تکرار می شود.

شور عاشقی بیداد می کند در ربنای سفره ی افطار 600 بی خانمان و کارتن خواب از یاد رفته در محله هرندی تهران که هر ساله میهمان زوج پرسخاوت البرزی می شوند.

جنون و عشق و شیدایی به هم آمیخته است اینجا تا تصویری رشک برانگیز از انسانیت به جا بگذارد در عالم هستی؛ وقتی مرد بیمار قمی و دختر معصوم طلبه ی شیرازی با وجود هزینه بالای درمان سرطان و تلاش پزشکان، شفا نمی یابند اما در واپسین لحظه زندگی شان بدون دغدغه و بی نگرانی، کالبد خاکی را رها می کنند چون می دانند زوج نیکوکاری که نمی شناسند، حتی پس از مرگشان نیز نگاه مهرآمیزی به سفره خالی خانواده شان دارد.

“ر.ف” و همسرش سیده “م.ح” هر چند حاضر به افشای نام خود نشدند اما مردم این خاک، سالهاست رد پای روشن شان را در تاریک ترین لحظه های سرنوشت خود دیده اند که بی صدا و سبک، بی ادعا و دور ازهیاهو، آمده اند و روشنی از خود به جا گذاشته اند تا تصویر پرشکوه انسانیت و عشق را غبار نگیرد. تا گم نشود امید و معجزه در ثانیه های تب دار این روزهای بی امان و شب های بی ستاره اش! اتفاق مبارک همین است …

آزادی 1314 زن و مرد بدهکار

قصه تازه ای نیست برای زوج پرآوازه ای که آزادی بیش از 1300 زندانی و 110 محکوم به قصاص را در کارنامه درخشان زندگی شان دارند.

آنها در بخشش های پرتکرار، تردید نمی کنند. گویی در پیمان خود با انسانیت و نوعدوستی، قسم خورده اند. دستهای پرسخاوتشان جاری است و مهرشان بر این دیار کهن و مردمش، گره خورده است. هر روز و هر لحظه شکوه مهربانی خود را محک می زنند.

آزادی مرد اعدامی که بیش از بیست سال در زندان مانده و فراموش شده بود، یکی از این حکایت هاست. آزادی او با انتشار یک فراخوان برای آزادی زندانیان بدهکار از سراسر کشور در روزنامه ایران، اتفاق افتاد. او پس از آزادی، راه خانه اش را نمی شناخت. اصلا چه مانده بود از یک زندگی که بیست سال بچه های کوجکش در خانه اجاره ای بدون پدر با زباله گردی قد بکشند؟! زوج نیکوکار برای رفاه حال وی، یک خانه مستقل با کلیه وسایل زندگی مهیا کردند. بچه ها هم یکی یکی پیدایشان شد. حالا موهای پدر، سپید سپید بود.

زوج نیکوکار همچنین پس از اطلاع از اینکه یک زن به 6 ماه زندان و ردمال محکوم شده اما با گذشت 10 سال نتوانسته بود خسارت شاکی پرونده را جبران کند، بلافاصله بدهی او را پرداخت کردند. زن میانسال بخاطر لجبازی بر سر دعوت نشدن به مهمانی، طلای خواهرش را به سرقت برده و به برادر دوستش سپرده بود اما با انکار ان مرد، روبرو شد. این زن که بخاطر افزایش شدید نرخ طلا، توان جبران خسارت را نداشت، همیشه با چشمانی اشکبار و یک دنیا حسرت، سراغ تنها فرزندش را می‌گرفت. ناملایمات و فضای سرد و تلخ زندان، نتوانسته بود براحساس گرم مادرانه‌اش چیره شود و او بی‌تاب در آغوش کشیدن دخترش بود. او سالها خواب آزادی را می دید و هربار از صدای گریه خودش از خواب می پرید …

آزادی یک مرد بدهکار که بیش از 5 سال زندانی شد و همسرش بر اثر گاز گرفتگی جان سپرده بود نیز یکی از این پرونده هاست. با این اتفاق زندگی او ویران شده بود. دیگرهیچ ملاقاتی نداشت و دختر 7 ساله اش در خانه ی فامیل نگهداری می شد. دخترک ماه رمضان برای آزادی پدرش، روزه گرفته بود. نذری که برای خدایش، قبول افتاده بود.

یک مرد میانسال نیز به دلیل محکومیت مالی در زندان اوین بسر می برد، به همت زوج نیکوکار البرزی پس از 16 سال از زندان آزاد شد و ناباورانه در پناه خانواده، زیر سقف خانه ای که سالها از آن دور بوده، آرام گرفت؛ در کنار فرزندش که پیش از آنکه یاد بگیرد اسم بابا را چگونه هجا کند، پدر رفته بود و حالا همان دخترک، دانشجو است.

آزادی یک زندانی زن ورشکسته هم که به دلیل محکومیت مالی در زندان کچویی بسر می برد و دختر کوچکش در غیاب مادر بی تابی می کرد نیز در حالی صورت گرفت که علاوه بر پرداخت بدهی او، کمک هزینه پس از آزادی نیز به این زن جوان هدیه شد تا پس از ماهها دوری با دست خالی و شرم زده، به خانه برنگردد.

در فهرست آزادی این زندانیان، کودک شیرخواره ای هم از زندان رها شد. مادر 20 ساله اش به خاطر تنگدستی، اقدام به سرقت یک جفت گوشواره از طلا فروشی کرده بود. زن جوان در حالی که باردار بود، با شکایت طلا فروش به رد مال و یکسال زندان تحمل شد. در این میان همسرش او را ترک کرد و فرزندش در میان زنان زندانی چشم به دنیا گشود و به همراه کودکی که در زندان متولد شده بود، تحمل کیفر می کرد.

کمک به آسیب دیدگان جنگ 12 روزه

“ر.ف” با اشاره به مسئولیت اجتماعی برای کمک به خانواده‌های آسیب دیده از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، می گوید: این بحران، ناخواسته خساراتی به بخش‌های مختلف شهری، ساختمان‌ها و زندگی روزمره مردم وارد کرد. جهت بازگرداندن آرامش و امنیت روانی خانواده‌هایی که به‌شدت آسیب دیده بودند، حمایت های مالی برای جبران خسارت ها صورت گرفت؛ از تأمین نیازهای اولیه، خرید اسباب و اثاثیه منزل تا بازسازی خانه ها.

“ر.ف” پیش از این نیز در بحران های غافلگیر کننده ای مثل سیل و زلزله، به کمک مردم آمده است و انتظار کشیدن را جایز نمی داند، خود پیشگام شده و همت می کند تا بدون وقفه، برای حل مشکلات و ساماندهی خانواده‌های آسیب‌دیده پیشقدم شود.

پای عاشقی به امام حسین ایستاده ام

“ر.ف” نیکوکار البرزی که 9 سال پیاپی مقدمات و امکانات سفر زیارت اولی ها به کربلا را فراهم کرده است، همچنین با عشق و ارادت به سالار شهیدان، برای مرمت خیمه کربلا در تهران نیز کمک درخور توجهی اهدا کرد. اما این فقط بخشی از نذورات زوج نیکوکار برای شهدای کربلا است. او مبلغ چشمگیری به یکی از 5 موکب بزرگ مسیر زائرین اربعین برای ساخت 4 هزار متر اسکان زوار در ایام برگزاری پیاده روی عاشقان هدیه داد و از خرید سردخانه برای اربعین و موکب های استان البرز نیز غافل نماند.

همچنین از تجهیز زمین برای احداث موکب امام حسن مجتبی جهت استفاده زائرین امام حسین در ایام محرم و اربعین حسینی مستقر در کربلای معلی، ابتدای شارع حر نیز استقبال کرد.

خرید دستگاه کباب زن جهت برگزاری مراسم عزاداری حسینی و زائرین کربلا نیز از دیگر نذورات وی است.

فقرا نیز میهمان سفره زوج البرزی شدند

زوج نیکوکار البرزی سالهاست که حمایت از 110 خانواده ایتام و بی سرپرست را در برنامه ی زندگی پرافتخارشان قرار داده اند تا اندوه دلشان را بشویند؛ بی آنکه بیایند و دیده شوند.

آنها در تامین هزینه تهیه غذای گرم و بسته های کمکی ماه رمضان به فقرا و کارتن خواب های شهر به درخواست نماینده جانبازان و رزمندگان تهران کم نگذاشتند و تردید نکردند..

همچنین هر ساله جهت افطاری 600 نفر از افراد بی بضاعت نیازمند محله هرندی تهران جهت مراسم افطار شب های شهادت امیرالمومنین علی (ع) کمک مالی خوبی در نظر گرفته اند.

زوج نیکوکار البرزی جهت تهیه غذای هیات ها، مراسم شب های قدر، احیاء، محرم و غذای کارتن خواب ها و نیازمندان در 4 سال گذشته نذورات ارزشمندی دادند.

این در حالی است که ماهانه کمک های مالی ثابت به دیگر موسسات خیریه دیگر، امرار معاش مددجویانی که در دفترشان پرونده دارند و هزینه اجاره مسکن خانواده های کم برخوردار پرداخت می شود.

حمایت از دو هنرپیشه قدیمی

پرده نقره ای سینما نیز خاطره ای خوش از نیکوکار البرزی دارد آنجا که بازیگر 80 ساله معروف سینما، تلویزیون و تئاتر در پی سکته مغزی و جدایی همسرش، از کمک مالی چشمگیر “ر.ف” بهره مند شد.

همچنین بازیگر معروف کوتاه قامت که به دلیل مشکلات مالی و بیماری در شرایط سختی بسر می برد، با حمایت زوج نیکوکار از ورامین به کیش نقل مکان کرد تا از آن همه سختی رهایی یابد. ودیعه مسکن آقای اسداله یکتا از سوی زوج با سخاوت البرزی تامین شد و علاوه براجاره بهای ماهانه، هزینه امور جاری روزمره از 4 سال پیش به طور مداوم به او و خانواده اش پرداخت می شود.

شهدای مدافع حرم فراموش نشدند

“ر.ف” نیکوکار البرزی، به مظلومیت شهدای مدافع حرم اشاره می کند که آثار ایثارشان در جنگ 12 روزه و تهدیدهای این روزها بیشتر پیداست : آنها سپر بلای ایران شدند و بهترین انتخاب شان را انجام دادند. ایثار شهدای مدافع حرم بود که رسیدن دشمن به مرزهای ایران را خنثی کرد.

مسئول کنگره شهدای مدافع حرم به دفتر زوج نیکوکار دعوت شده است. به آرامی و متانت می گوید: شهدای حرم راهی را آگاهانه انتخاب کردند. این شهدا بخشی جدایی‌ناپذیر از تاریخ معاصر ما هستند و یک وظیفه تاریخی داریم تا حقایق این دوران را برای نسل‌های آینده روشن نگه داریم. بر خلاف برخی تصورات، خانواده هایشان با مشکلاتی روبرو هستند که هیچگاه بر زبان نمی آورند. مثلا یک مورد که یک شهید موتور قسطی خریده بود و پس از شهادتش، خانواده توان پرداخت اقساط را نداشتند. اما در این میان، بی مهری ها، زخم دل این خانواده ها را عمیق تر می کند. مظلومیت شهدای مدافع حرم تا آنجاست که سرکشی به آنها برای برخی افراد جنبه تبلیغاتی دارد. خانواده های شهدا متوجه این تفاوت ها می شوند؛ افراد زیادی با دوربین می آیند، فیلم و عکس می گیرند و بی نتیجه برمی گردند. اما “ر.ف” هیچگاه دیده نمی شود و آثار خیرش همیشه برایشان جاری است.

زوج نیکوکارالبرزی در ادامه ی اقدامات پر برکت شان، کمک هزینه اعزام 700 خانواده شهید مدافع حرم به مشهد مقدس، توزیع 3 هزار بسته معیشتی در شب عید نوروز و نیز کمک هزینه برگزاری یادواره کنگره شهدای مدافع حرم را تامین کردند.

همچنین کمک هزینه تهیه سبد کالای بنیاد جانبازان و ایثارگران جهت خرید شب های عید و ماه مبارک رمضان در قالب بن کارت های فروشگاههای بزرگ زنجیره ای در نظر گرفته شد.

هزینه درمان بیماران بی بضاعت

نامه ی پر درد یک خانواده تنگدست و آبرومند که از شیراز رسید، تصویر تلخ و غم انگیزی از نمای زندگی دختر بیمارشان را با خود به همراه داشت. دختر 26 ساله طلبه از محله ای فقیرنشین در شیراز که به سرطان لنفوم مبتلا بود و چند مرحله ی سخت شیمی درمانی را پشت سر گذاشته بود. به گفته ی پزشک معالجش، سرطان در تمام وجود دخترک نحیف ریشه دوانده و ریه های بیمار هم درگیر شده بود. هر چند به خاطر ضعیف بودن روحیه دختر جوان، از او پنهان کرده بودند. پدر خانواده دیگر هیچ چیز برای فروش نداشت و حتی در آهنی خانه کوچکش را هم فروخته بود. دختر بشدت سوء تغذیه داشت و مثل شمعی لرزان در مقابل چشم های گریان پدر و مادرش، قطره قطره آب می شد. متاسفانه با وجود تلاش پزشکان و کمک های مالی زوج نیکوکار البرزی، درمان بیمار بی نتیجه ماند و او با گذشت یک سال، جان سپرد. با این وجود کمک هزینه مراسم خاکسپاری به حساب مادرش واریز شد تا بتواند دخترش را در آرامش راهی خانه ابدیش کند. بیماری که هرگز نام خیر برایش افشا نشد و هویت زوج نیکوکار البرزی در هاله ای از ابهام و پرسش ماند.

یک بیمار بی بضاعت نیز که دچار آمبولی ریه بود، هزینه درمان، بستری و ترخیص از زوج باسخاوت البرزی دریافت کرد. او همچنین نیاز به بستری مداوم در بیمارستان و خرید دستگاه اکسیژن داشت که برایش فراهم شد. اما با وجود تلاش پزشکان، از دنیا رفت که هزینه های بیمارستان نیز تسویه شد.

حمایت مالی “ر.ف” و همسرش سیده “م.ح” شامل حال یکی از خادمین مسجد جمکران نیز شد. هزینه های درمان و امور بیمارستان که به مدت 5 سال پرداخت شد اما متاسفانه این مرد نورانی، جان سپرد و پس از آن نیز هزینه های زندگی ماهانه به همسرش پرداخت می شود.

همچنین هزینه درمان پسر 25 ساله شیرازی که یتیم است و دچار نارسایی کلیه و تحت دیالیز است، از سه سال پیش تا کنون ادامه دارد. بیمار قدرشناسی که هر بار کمک ماهانه دریافت می کند، با لهجه شیرین و صدای دردمندش روی تخت بیمارستان، پیام صوتی می فرستد؛ برای مرد نیکوکاری که برایش تکیه گاه است اما هرگز او را ندیده و حتی هویتش را نمی داند.

نه تنها هزینه بالای درمان به پسربچه 10 ساله مبتلا به سرطان خون که به دلیل تزریق داروهای شیمی درمانی دچار مشکلات و زخم های پوستی شده، پرداخت می شود، بلکه مقرری ماهانه نیز برای خانواده اش ادامه خواهد داشت.

همچنین مقرری ماهانه به مرد بیمار ساکن قم که به دلیل بیماری اعصاب و روان و مصرف قرص های خواب آور، قادر به کار نیست و به ناچار با همسرش در خانه پدرش زندگی می کنند.

این در حالی است که کمک هزینه درمان، خرید دارو و جراحی بیمارانی که حتی پرونده ای ندارند نیز مبلغ قابل توجهی است.

هزینه درمان جانبازان

“ر.ف” علاقه ای به بیان جزئیات این موضوع ندارد. او جامعه را مدیون گذشت و ایثار این قشر قابل احترام می داند و معتقد است: جانبازان، ارزنده ترین یادگارهای دفاع از سرزمین هستند و اجر و پاداش دنیوی و اخروی آنان با مادیات قابل جبران نیست. زیرا در سخت ترین دوران کشور، شجاعت و شرف خود را ثابت نمودند.

او متواضعانه مبلغ قابل توجهی از بخشش هایش را برای درمان و جراحی جانبازان اختصاص داده است.

تقدیر از کشتی گیران

زوج نیکوکار البرزی با دعوت هیات کشتی، مبلغ چشمگیری را برای تقدیر و تشویق ورزشکاران کشتی گیر در نظر گرفتند. پهلوانانی که با دستانی پر از مدال و سری برافراشته از غرور، گل و شور و افتخار را از آوردگاه جهانی به کشور هدیه داده اند.

خرید ویلچر

یک امدادگر درجه یک هلال احمر در یکی از شهرهای شمالی که دچار بیماری ام اس شد و قادر به کار کردن نبود، از طرف جمعیت جوانان هلال احمر جهت حمایت مالی به زوج البرزی معرفی شد. با اهدای یک دستگاه ویلچر برقی، وی توانست به محل خدمت خود برگردد. هرچند که دیگر قادر به شرکت در واحدهای عملیاتی نبود اما در مرکز تلفن هلال احمر مشغول به کار شد تا مدیریت عملیات کند.

زوج سخاوتمند البرزی در ادامه، چند دستگاه ویلچر و بالابر برای نیازمندان و بیماراان و نیز دو دستگاه ماشین تایپ مخصوص نابینایان برای یکی از شهرهای ترک زبان کشور تهیه کردند.

کمک هزینه مسکن

زوج البرزی بخشی از هدایای خود را برای خانه دار شدن زوج های جوان اختصاص دادند.

آنها همچنین هزینه خرید لوازم خانگی به مرد گرفتاری که خانه اش در آتش سوخته و زندگیش از بین رفته بود، اهدا کردند.

به همت “ر.ف” و همسرش سیده “م.ح” 15 زوج کم برخوردار با اهدای جهیزیه کامل، راهی خانه بخت شدند تا دعای خیرشان، همراه لحظه های زندگی زوج باسخاوت البرزی باشد.

کمک به ساخت مساجد

بیش از 5 سال از بازسازی کامل یک مسجد و دفن 5 شهید گمنام در آنجا می گذشت. اما گلدسته های مسجد جامع و ورودی درب شهدای گمنام بازسازی نشده بود. زوج نیکوکار از درخواست هیات امنای مسجد برای تامین هزینه بازسازی استقبال کردند تا در ثواب ساخت مسجد، شریک و همراه شوند .

همچنین یک مسجد در غرب کشور با 3800 متر بنا که در منطقه توریستی واقع شده و همواره میزبان مراسم های مذهبی، دینی و ملی است، از 14 سال پیش، طاق آن تخریب و نیازمند حمایت مالی بود که به درخواست هیات رزمندگان آن شهر، هزینه ساخت محراب مسجد، گلدسته و … از سوی زوج نیکوکار البرزی تامین شد.

کمک هزینه ساخت مجتمع فرهنگی در 6 طبقه با دو هزار متر بنا در یکی از شهرهای استان البرز نیز که برای خرید کاشی، سنگ و آسانسور با مشکلات مالی موجه بود تا مورد بهره برداری مردم منطقه و جوانان جهت کانون قرآن، مرکز نیکوکاری، فعالیت های فرهنگی و درمانگاه قرار گیرد، در فهرست کمک های مالی این زوج پرخیر قرار گرفت.

یک حسینیه نیز که توسط جمعی از کارگران شاغل کارخانه چیت در تهران در سال 1369 راه اندازی شده بود و در سال های گذشته به عنوان مرکزی فرهنگی و مذهبی نقش مهمی در اعتلای فرهنگ مذهبی و تربیت جوانان ایفا کرده است نیز کمک مالی برای تکمیلش دریافت کرد. در سالهای اخیر با حمایت های مردم محل و خیرین این حسینیه بنا نهاده شده بود. اما به دلیل ناتوانی مالی و تجهیز نهایی و هزینه هایی مانند آشپزخانه حسینیه، کاشی کاری، سرویس بهداشتی، سیستم روشنایی و نور و … نیمه تمام مانده بود.

همدیگر را قضاوت نکنیم

نیکوکار البرزی تاکید بر حفظ آبرو و غرور افراد گرفتار و خانواده های نیازمند دارد چون در آموزه های دینی بر اهمیت حرمت آبروی مومن اشاره شده است.

او می گوید: پرداخت بدهی زندانیان آبرومند، برایم مقدس و محترم است و دریچه های روشن برکت را برایم می گشاید. امیدوارم خداوند همیشه مرا خریدار آبروی مومنان قرار دهد. اما نباید به این بهانه، زندگی و اشتباهاتشان را قضاوت کنیم. اگر صدای افکارمان را خاموش کنیم، صدای حق را می شنویم. فراموش مان نشود که قاضی، فقط خداست و کسی چه می داند بی گناه کیست و گناهکار چه کسی است؟

گزارش به سطرهای پایانی رسیده است که از ندامتگاه کرج تماس می گیرند “یک پدر 51 ساله بدهکار مالی، دارای سه فرزند در حالی که به خاطر تصادف شدید دچار شکستگی و جراحت شده و با واکر به سختی راه می رود، دو روز پیش به زندان معرفی شده و شرایط سختی دارد” … به فاصله ی یک پیام کوتاه، همین قدر مطمئن، سبکبال و بی تردید، آزادی این مرد ناامید نیز به شمار زوج نیکوکار البرزی اضافه می شود تا داده ها به سرعت تغییر کند.

شاید وقتی در حال خواندن این گزارش هستید، آنها به ثانیه ای، پای نامه آزادی زندانی دیگری را امضا کنند تا در کارنامه زندگی درخشان شان به یادگار بماند. یا باد پاییزی همراه خود پیام آور اشک های پر نیاز یک بیمار بی بضاعت از فرسنگها راه دور شود که از ادامه ی درمانش عاجز است و معجزه وار در فهرست کمک های زوج بی ادعای البرزی قرار گیرد.

زوج پرسخاوت البرزی نمی گذارند در سایه بی مھری، برگھای درخت آرزوهای زندانیان تنگدست، رنگ پاییزی به خود بگیرد. سالهاست شمیم خوش آزادی انسان های دربند، فضای روشن زندگی شان را عطرآلود کرده و روزهای زیادی است با دستهای پرمهری که بوی بهار دارد، شادی و امید را به مردم این سرزمین هدیه می دهند؛ سرزمین مادری!

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا