حرفهایگری و بیطرفی؛ حلقههای مفقوده در رسانههای داخلی
به گزارش خبرگوهردشت، سانه، تنها ابزاری برای انتقال پیام نیست؛ بلکه نهاد مهمی در شکلدهی افکار عمومی، نقد ساختارها و ارتقای شفافیت در جامعه است. اما ایفای این نقش، نیازمند دو اصل بنیادین است: حرفهایگری و بیطرفی. در رسانههای داخلی، این دو مؤلفه در عمل با چالشهای جدی مواجهاند؛ چالشهایی که گاه اعتبار رسانه را نزد مخاطب بهشدت تضعیف میکنند.
حرفهایگری رسانهای، به معنای پایبندی به اصول روزنامهنگاری همچون صحت، دقت، سرعت، راستیآزمایی، انصاف در روایت، حفظ حریم خصوصی، و مسئولیتپذیری در انتشار است. اما در برخی رسانههای داخلی، محدودیتهای سیاسی، اقتصادی یا سازمانی، این اصول را به حاشیه میرانند. خبرنگار به جای کنشگر حقیقت، گاه به بازتابدهندهی گزینشی اخبار بدل میشود.
از سوی دیگر، بیطرفی رسانهای، به معنای پرهیز از جانبداری آشکار، سانسور غیرضروری، یا روایتهای یکسویه از رویدادهاست. این اصل، گرچه به معنای خنثی بودن در برابر ارزشها یا حقیقت نیست، اما ایجاب میکند که رسانه در پوشش اخبار، صدای همه طرفها را بشنود و اجازه قضاوت نهایی را به مخاطب بدهد. فقدان این ویژگی، مخاطب را از رسانه دور کرده و به سمت منابع غیررسمی یا حتی نادرست سوق میدهد.
همچنین نباید از نقش ساختارهای مدیریتی، سیاستگذاریهای فرهنگی و فشار نهادهای بیرونی در شکلگیری این وضعیت غافل شد. تا زمانی که استقلال حرفهای رسانه تضمین نشود و روزنامهنگار نتواند آزادانه و مسئولانه قلم بزند، انتظار حرفهایگری و بیطرفی، بیشتر به یک آرمان بدل میشود تا واقعیت.
بازسازی اعتماد عمومی به رسانههای داخلی، نیازمند اصلاح ساختاری، آموزش حرفهای، ارتقای سواد رسانهای و بازتعریف مرز استقلال رسانهای با مسئولیت اجتماعی است. رسانههایی که به اصول حرفهای بازگردند، نهتنها مخاطب را حفظ میکنند، بلکه نقشی کلیدی در رشد عقلانیت عمومی ایفا خواهند کرد.