اجتماعیاخباراستان البرزاسلایدرفرهنگییادداشت ها

‍ ترور شخصیت؛ میراث تلخ سیاست در کرج

مجید طاهرخانی _ روزنامه نگار

در کرج، رقابت‌های سیاسی و رسانه‌ای بارها به جایی رسیده که دیگر قاعده‌ای برای بازی باقی نمانده است. وقتی منطق و گفت‌وگو جای خود را به انتقام‌جویی می‌دهد، میدان رقابت به صحنه سقوط اخلاقی بدل می‌شود؛ جایی که حذف رقیب، ارزشمندتر از پیروزی در انتخابات می‌شود.

در انتخابات مجلس پنجم، مصطفی احمدیه پس از شکست دادن رقیب قدرتمندش عباسعلی زالی، خود قربانی موجی از تخریب‌ها شد. دوربین مخفی در اتاق خوابش نصب کردند، فیلم‌های خصوصی‌اش را برای هیات رییسه مجلس فرستادند، و عکس‌های دوران دانشجویی‌اش در آمریکا را در صحن علنی توزیع کردند تا آبروی او را ببرند و اعتبارنامه‌اش رد شود. اما نتیجه معکوس شد؛ اعتبارنامه احمدیه با اختلاف تنها یک رای تصویب شد. با این حال، او چهار سال نمایندگی‌اش را در انزوایی تلخ و ناخواسته سپری کرد.

در ادبیات ایران شعری نو اینگونه زمزمه می‌شود:

«گیرم آب رفته باز آید به جوی، آبروی رفته را چه باید کرد؟»

آنانی که به نابودی احمدیه کمر بسته بودند، خود در گذر زمان به فراموشی و رسوایی گرفتار شدند. برخی به حاشیه سیاست پرتاب شدند و عده‌ای دیگر حتی به زندان راه یافتند. مردم این مکافات را “چوب بی‌صدای خدا” می‌نامند و جهان آن را با واژه‌ای ساده‌تر می‌شناسد: کارما.

 

این چرخه بی‌اخلاقی در دهه ۸۰ نیز ادامه یافت. زوجی پرنفوذ در مدیریت شهری، منتقدانشان را بی‌محابا ترور شخصیت می‌کردند و حتی به زندگی خصوصی مدیران و اعضای شورا نیز سرک می‌کشیدند. سرانجام کارما به سراغشان آمد و زندگی مشترکشان در تلخ‌ترین شکل ممکن فروپاشید.

 

امروز اما صحنه عوض شده است. ترور شخصیت دیگر تنها در محافل و شایعات پچ‌پچ نمی‌شود؛ فضای مجازی سکوی پرتاب اتهام و تخریب شده است. از مدیران عالی‌رتبه تا روزنامه‌نگاران محلی، همه هدف تیرهای زهرآگین کانال‌های بی‌نام و نشان در اینستاگرام و تلگرام هستند. گاه با ورود نهادهای امنیتی، گردانندگان این کانال‌ها شناسایی و مجازات می‌شوند، اما جریان اصلی همچنان زنده است.

 

کسانی که توان پذیرش نقد ندارند، پشت نقاب‌های مجازی پنهان می‌شوند و از اتاق‌های تاریک خانه‌هایشان، بی‌محابا به شخصیت و آبروی دیگران شلیک می‌کنند. اما تاریخ و تجربه یک حقیقت را بارها ثابت کرده است:

هیچ نقابی برای همیشه دوام نمی‌آورد.

چوب خدا آرام است، اما بی‌صدا بر سرشان فرود خواهد آمد. اگر نهادهای امنیتی رد آنها را نزنند حتما کارما دیر یا زود دامن آنها را خواهد گرفت، چراکه بهای ترور شخصیت، سنگین‌تر از آن است که تصور می‌کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا