بررسی نقش رسانه در شکلدهی به افکار عمومی نسبت به مسائل منطقهای و بینالمللی
به گزارش خبرگوهردشت، شکلگیری افکار عمومی درباره مسائل پیچیدهای چون جنگ و صلح، سیاستهای قدرتهای جهانی، بحرانهای انسانی، تحریمها، جنبشهای مقاومت یا حتی روابط بینالملل، تا حد زیادی محصول روایتهایی است که رسانهها میسازند و منتشر میکنند.
قدرت رسانهها در این حوزه نهتنها در گزینش موضوعات قابل پوشش است، بلکه در چگونگی روایت، زاویه نگاه، واژگان بهکاررفته، و حتی ترتیب انتشار اخبار نیز نهفته است. از همین رو، دو رسانه میتوانند درباره یک اتفاق واحد، دو تصویر کاملاً متفاوت در ذهن مخاطب شکل دهند؛ یکی روایت مقاومت و حقطلبی، و دیگری برچسب خشونت یا افراطگرایی.
در مسائل منطقهای، رسانههای وابسته به قدرتهای فرامنطقهای تلاش دارند تا از طریق راهبردهای روایتسازی، واقعیتهای میدانی را به نفع منافع خود بازتعریف کنند. در مقابل، وظیفه رسانههای مستقل و بومی این است که با تحلیلهای دقیق، استفاده از کارشناسان منطقهشناس، و پوشش متوازن تحولات، افکار عمومی داخلی را نسبت به واقعیتهای میدانی و منافع ملی خود آگاه سازند.
از سوی دیگر، در بحرانهای جهانی مانند جنگ غزه، اوکراین، یا مسأله فلسطین، شکلگیری موجهای جهانی از همدلی یا خشم عمومی، بهشدت متأثر از بازنمایی رسانهای است. رسانهها با پویشهای دیجیتال، ویدیوهای کوتاه، هشتگهای همبستگی، و گزارشهای میدانی، میتوانند افکار عمومی را بسیج کرده و حتی فشار بر دولتها برای تغییر موضع را افزایش دهند.
در این میان، چالش بزرگ رسانههای داخلی، نهفقط در تولید محتوای باکیفیت، بلکه در رقابت با جریان رسانهای سلطهگر جهانی است؛ جریانی که از ابزارهای فنی، بودجه کلان و شبکههای چندزبانه برای القای تصویر مطلوب خود بهره میبرد. بنابراین، توانمندسازی رسانههای منطقهای، تربیت خبرنگاران بینالمللی، و تقویت دیپلماسی رسانهای از الزامات حضور مؤثر در شکلدهی به افکار عمومی جهانی است.
در نهایت، رسانه دیگر تماشاگر جهان نیست؛ بلکه خودش بخشی از نبرد جهانی روایتهاست. اینکه افکار عمومی جهان درباره ایران، مقاومت، منطقه غرب آسیا یا تحولات ژئوپلیتیکی چه برداشتی دارند، تا حد زیادی حاصل موفقیت یا ضعف روایت رسانهای ماست.