برخیزید، البرز نفس نمی‌‌کشد!

ترافیک کلافه‌کننده، پروژه‌های نیمه‌تمام و بی‌انگیزگی عمومی در بدنه اجرایی استان، همه و همه نشانه‌هایی از ضعف مدیریتی است که بوضوح در کارنامه این استاندار دیده می‌شود. منتقدان معتقدند که عبداللهی نه تنها توانایی کافی برای مدیریت چالش‌های خاص استان البرز را ندارد، بلکه برخی از تصمیمات او باعث افزایش مشکلات موجود شده است. به‌‌عنوان‌‌مثال، بی‌توجهی به برنامه‌های توسعه پایدار در حوزه حمل‌ونقل و عدم تسریع در پروژه‌های مهمی مانند متروی کرج، نشان می‌دهد که مدیریتی پویا و کارآمد در این استان وجود ندارد.

مطالبۀ البرزنشینان: خونِ تازه
در چنین شرایطی، انتصاب استانداری جدید برای البرز به یک مطالبه جدی مردمی تبدیل شده است. شهروندان البرزی، بویژه در کرج، انتظار دارند که دولت پزشکیان فردی با نگاه تازه، ایده‌های نو و توان مدیریتی بالا را برای این سمت انتخاب کند. واقعیت امر این است که البرز بیش از هر چیز به مدیری نیاز دارد که بتواند بحران‌های شهری را با برنامه‌ای واقع‌بینانه و عملی حل کند. انتخاب فردی که تخصص و تجربه‌اش در حوزه مدیریت شهری، حمل‌ونقل و اقتصاد باشد، می‌تواند گره‌گشای بسیاری از مشکلات کنونی استان باشد. فراموش نکنیم که دولت مسعود پزشکیان با شعار «اصلاح و تغییر» وارد میدان شد، اما عملکرد قریب چهارماهۀ نخستِ دولتِ او اینطور نشان می‌‌دهد که دست‌‌کم در برخی حوزه‌ها، از جمله تغییر مدیران ارشد استانی، رویکردی منفعلانه در پیش گرفته است. این انفعال در حالی است که بر احدی پوشیده نیست که انتخاب استانداران کارآمد یکی از مهم‌ترین ابزارهای دولت برای بهبود شرایط استان‌ها است.
تعلل در تغییر استاندار البرز، نه تنها باعث افزایش نارضایتی‌های مردمی شده، بلکه به باور بسیاری از کارشناسان، نوعی بی‌اعتمادی نسبت به دولت مرکزی ایجاد کرده است. پرسش اینجاست که مسعود پزشکیان منتظر چه چیزی است؟ آیا دولت منتظر است که اوضاع استان البرز بحرانی‌تر شود تا تصمیمی بگیرد؟ تصمیم‌گیری در این مورد، آزمونی برای دولت پزشکیان است تا نشان دهد آیا توانایی شنیدن صدای مردم را دارد یا خیر. این تصمیم نه تنها می‌تواند پیام روشنی به شهروندان البرزی بدهد، بلکه معیاری برای ارزیابی جدیت دولت در برخورد با مسائل استانی است.

چه کسی می‌تواند استاندار بعدی البرز باشد؟
انتخاب استاندار جدید برای البرز باید بر اساس معیارهای دقیقی صورت گیرد. این استان به مدیری نیاز دارد که؛ اولا، توانایی ایجاد اجماع بین مسئولان محلی و دولت مرکزی را داشته باشد. دوما، درک عمیقی از مشکلات شهری و جمعیتی استان داشته باشد. سوما، دارای تجربه و سابقه موفق در مدیریت شهری و منطقه‌ای باشد. چهارما، یتواند با تیمی متخصص و جوان، برنامه‌های توسعه‌ای استان را عملیاتی کند. بدیهی است که مسعود پزشکیان باید از الگوهای سنتی در انتخاب مدیران فاصله بگیرد و بدنبال افرادی با نگاه مدرن و تفکر توسعه‌محور باشد؛ و مهم‌‌تر از آن، «وفاقِ ملی»‌‌ای که پیش از انتخابات مدام از آن دَم می‌‌زد را «ارفاق» و «تقسیمِ غنائم» تعبیر نکند!
واقعیت این است که شرایط کنونی البرز نشان می‌دهد که وقت آن رسیده تا خون تازه‌ای در رگ‌های مدیریتی این استان جاری شود. انتصاب استاندار جدید نه تنها یک مطالبه مردمی است، بلکه ضرورتی است که آینده این استان به آن وابسته است. «دولتِ مسعود» باید نشان دهد که توانایی تصمیم‌گیری در لحظات حساس را دارد. تعلل بیش از این نه تنها مشکلات استان را پیچیده‌تر می‌کند، بلکه مشروعیت دولت را نزد مردم البرز زیر سؤال می‌برد؛ ضمن اینکه این استان با این‌‌همه پتانسیل بالقوه و تمام ظرفیت‌‌هایش، شایسته نیست که بیش از این منتظر بماند. دولت باید هرچه زودتر تصمیمی قاطع بگیرد و استانداری را منصوب کند که بتواند مسیری تازه برای این استان ترسیم کند؛ مسیری که البرز را از وضعیت رکود خارج کرده و آن را به سوی پیشرفت هدایت کند.

پردۀ آخر: سخنی با آقا مجتبی
برادر بزرگوار…
آقای مجتبی عبداللهی؛ به همین‌‌قلم سوگند که کوچکترین کلمه‌‌ای را از سر کینه، بغض و… بر قلم جاری نکرده‌‌ایم. باور کنید ما نه دشمن، که خودِ خودِ دوست برای شما هستیم. مگر غیر از این است که «دوست آن است که عیب دوست را همچو آیینه روبه‌‌رو گوید نه که چون شانه پشت سر رفته به هزار زبان مو به مو گوید»؟
فرض بگیریم که این‌‌بار هم قالی البرز را کمافی‌‌السابق در خفا بافتند؛ آیا خودِ شما این شیوۀ «ماندن» را در شأن مدیری با سبقۀ خود می‌‌دانید؟ اینکه به هر دری بزنید، به هر ترفندی متوسل شوید و از هر حمایتی بهره بگیرید تا صرفاً چند صباحی بیشتر در این جایگاه بمانید؟ آیا برای شما اهمیتی ندارد که این «ماندن» دیگر نه با رضایت مردم همراه است، نه با افتخار، و نه حتی با کارنامه‌ای قابل دفاع؟ آیا قبول ندارید که مدیریت استان البرز، با تمام مشکلات و چالش‌هایش، نیازمند فردی است که نه تنها برنامه‌ای برای پیشرفت داشته باشد، بلکه بتواند با مردم صادق باشد؟ آیا هنوز به این باور نرسیده‌اید که ادامۀ این مسیر، تنها به فرسایش اعتبارتان منجر می‌شود؟ شاید بهتر باشد به این سوال بیندیشید: آیا ماندن به هر قیمتی، درحالی‌‌که موج عظیمی از نارضایتی‌ها روزبه‌روز درحال افزایش است، دستاوردی برای شما خواهد داشت؟ رگ‌‌های البرز، خونِ تازه می‌خواهد و مردم، مدیری شایسته. آیا وقت آن نرسیده که خودتان هم به این حقیقت اعتراف کنید و بجای مقاومت، مسیری تازه برای استان و خودتان باز کنید؟ بواقع این بزرگترین لطفی نیست که می‌توانید به این استان و اعتبار شخصی‌تان روا داشته باشید؟